دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان
تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین
  • تاریخ انتشار : 1392/04/10 - 10:31
  • تعداد بازدید : 1169
  • تعداد بازدیدکننده : 43
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه
  • /Zxd8

گزارش برگزاری چهارمین جلسه تفسیر قرآن

چهارمین جلسه تفسیر قرآن جهت اعضاء هیات علمی و کارکنان در روز پنج شنبه مورخ 06/04/92 ساعت 9.30 در آمفی تئاتر علامه فیض کاشانی با ادامه موضوع سبک زندگی و استاد گرانقدر حاج آقای شاه فضل تشکیل گردید .




شورای امر به معروف و نهی از منکر دانشکده بهداشت



برگزار ی جلسه تفسیر قرآن در دانشکده بهداشت  1392



 



چهارمین  جلسه تفسیر قرآن جهت اعضاء هیات علمی و کارکنان در روز پنج شنبه مورخ 06/04/92 ساعت 9.30 در آمفی تئاتر علامه فیض کاشانی با ادامه  موضوع سبک زندگی واستاد گرانقدر حاج آقای شاه فضل تشکیل گردید .



جلسه با تلاوتی از آیات کلام اله مجید آغاز و گزیده ای از مبحث قبل  توسط یکی از حاضرین در جلسه قرائت گردید و



سپس استاد گرانقدر به ادامه مبحث پرداختند :



اصل چهارم  در این زمینه این است که :



خداوند ؛ عالم ،قادر مطلق ومقتدر  است و همه چیز در دایره حکومت الهی انجام می گیرد . وهر حادثه ای که رخ می دهد در سیطره اوست .



 ما انسانها در دنیایی که زندگی می کنیم یک سری خواصی در این عالم است که برای آن ارزشی قائل نیستیم به مانند ماهی هستیم که در دریا هست و عظمت آب را نمی داند هنگامیکه در خشکی قرار گیرد آن گاه به عظمت آن پی می برد آری ما هم به این گونه هستیم مثلا" هر وقت تشنه ایم آب می نوشیم ورفع تشنگی می شود اما به عظمت آن پی نمی بریم که این آب چگونه بوجود آمد و حاصل قدرت کیست ؟غافل از  این قدرت الهی  هستیم که در همه چیز نهفته است . برای روشنتر شدن مطلب به داستان ابراهیم (ع ) که آتش بر او بی اثر شد اشاره می کنیم  ،اکنون  این سوال  پیش می آید  که آیا آتش سرد شد ویا گرمی آن از بین رفت .در حالیکه  آتش همان آتش بود ولی گرمی خود را با اذن خداوند متعال از دست داد . اشاره ای دیگر به داستان فرعون برای اینکه با  خدای حضرت موسی (ع ) بجنگد دستور داد تا کاخی بلند استوار گردانند که بتواند با خدای موسی بجنگد . چون به خدای واحد ایمان نیاورد سپس فرعون و یارانش همه غرق شدند در هنگامی که خشم خداوند آنان  را فرا گرفته بود فریاد برآورد که من هم به آنچه قوم بنی اسرائیل می گوید ؛به خدای موسی ایمان آوردم و من هم مسلمان هستم که در این هنگام از سوی خداوند نازل گردید که اکنون دیر است و ایمان تو قبول نمی باشد .



پس انسان در همه امور خود وهمچنین در برنامه ریزی خود باید خدا را در نظر بگیرد وفریب شیطان را نخورد در کتاباستعاذه از شهید دستغیب که به مکرهای شیطان اشاره کرده است: شیطان آن قدر قوی است که هرکس حتی بخواهد  با آن مبارزه بکند ممکن است آن فرد را هم به دام خود بکشاند .ولی آنچه مهم است ما خدا را داریم وباید در همه حال به او پناه ببریم ( در شادیها و غمها و خرسندی و گرفتاری ) واز یاد او غافل نباشیم و این خداوند قادر است که بر شیطان غلبه می کند .



واز هیچ کس و هیچ چیز نترسیم و خداوند را ناظر بر خود ببینم و از او بترسیم .پس اکنون که می دانیم همه چیز در ید قدرت اوست واو قادر مطلق است و هر اتفاق به اذن او انجام می گیرد برای مثال در هنگام ظهور حضرت مهدی ( عج ) ؛ جنگی که رخ می دهد تمام سلاحها از کار می افتد و همچنین در جنگهای رسول اکرم ( ص ) که پیروز بودند گاهی اوقات پیروزی به واسطه ترسی بود که خداوند در دل دشمنان می انداخت .



اثر خداشناسی را که در عارفان بررسی می کنیم می بینیم خدا در وجود اینها به گونه ای گسترده است که در همه امور همیشه خدارا یاد می کنند برای مثال آیت الله بهجتهنگامی که کلید خانه بر دست داشت و در را باز می کرد بیان می کرد : یا فتاح ، یا فتاح



ما نباید قدرت خودمان را هم عرض خدا بدانیم در هنگام گرفتاری او را یاد می کنیم و عجز و لابه می کنیم اما در جایی که قدرت داریم وسرافرازیم خدا را فراموش می کنیم . آیت اله خراسانیبرای  ( عجب ) که همان خودبینیاست بیان می کرد که هر روز که فرد نماز صبحش قضا می شد می گفت امروز من خراب است چون نمازم قضا شده است . ایشان می فرمودند نماز چه قضا شود یا نشود فقط باید گفت خدا. اینکه شما دیروز خود را به واسطه نماز خود خوب می دانید این نوعی عجب است .



خداوند به انسانهایی که خود را هم عرض خدا می دانند می فرماید :



یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم ( ای انسان چه باعث شد که به خدای کریم یزرگوار خود مغرور گشتی ؟« سوره الانفطار – آیه 6»



غرور آن است: که انسان خود را از خدا بی نیاز و برتر بداند .  و این خصلت انسانهای پوچ و تهی است که فقط خود را می بیند ولی در عرفا اینگونه نیست هر چه دید عرفانی او بالاتر می رود اضطراب و ترس آنان بیشتر می شود  و خود را نسبت به خدا ضعیف تر می بیند . حتی از عبادت خود هم می ترسند که  مبادا این عبادت ، غرور ی ایجاد کند و فاصله آنها را با خدا زیاد کند . پس نتیجه می گیریم که همه چیز در ید و قدرت خداست و بس



اصول پنجم   در این زمینه این است که :



زندگی انسان تنها در این دنیا نیست بخش عظیم آن در آخرت است پس ایجاد عدالت و احقاق حق در این دنیاممکن نیست . چون ظرف این دنیا کوچک است و نمی تواند این عدالت را بگستراند .



برای مثال فردی ده نفر را می کشد و یا فردی ده نفر را نجات می دهد چگونه می توان برای آنها عدالت  را رعایت کرد آیا می شود فردی که ده نفر را کشته است به همان اندازه او را کشت و زنده کرد پس این چیزی است که در این دنیا امکان پذیر نیست ودر آخرت ؛ این  فرد به همان اندازه ای که ظلم کرده است به همان اندازه کیفر می بیند . عقوبت در آخرت طولانی تر است و علت آن این است که دنیا گنجایش این مجازاتها را ندارد و  نمی توان بیش از عملکرد انسان ، پاداش داد . فقط دنیای اخروی است که ظرفیت آن محدود نیست .



در قضاوتهای دینی: باید مدعی برای ادعای خود شاهد بیاورد و منکر هم قسم بخورد . برای مثال حضرت علی (ع ) که زره آن حضرت گم گشته بود آنرا در نزد یهودی یافت . حضرت برای گرفتن زره به پیش قاضی رفتند . اما حضرت برای ادله خود شاهدی نداشت و فرد یهودی قسم خورد وقاضی رای داد تا زره را به یهودی بدهند در حالیکه خود قاضی می دانست که زره از آن حضرت است و چون  می خواست بر اساس قضاوت دینی رای صادر شود  باید به نفع یهودی حکم می کرد.



ما باید سبک زندگی خودمان را بر اساس آخرت تعریف کنیم نه بر اساس اینکه آدمها در این دنیا پاداش و کیفر خود را ببینندپس باید سبک زندگی را به گونه ای طراحی کرد که آخرتمان را آباد کنیم مانند : "تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزددر بیابانت دهد باز "



پس نتیجه می گیریم که  :جریان سبک زندگی بایستی بر اساس آخرت باشد نه بر اساس این دنیای  فانی و ناپایدار که به حکم قدرت الهی استوار گشته است .




  • گروه خبری : اخبار دانشکده
  • کد خبر : 9494
کلمات کلیدی

تصاویر

http://healthf.kaums.ac.ir//UploadedFiles/NEWS/quran.gif
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

عبارت خود را درج و جهت جستجو
تنظیمات قالب