دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان
تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین
  • تاریخ انتشار : 1392/09/25 - 11:57
  • تعداد بازدید : 1198
  • تعداد بازدیدکننده : 41
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه
  • /ZUe8

گزارش برگزاری هشتمین جلسه تفسیر قرآن در دانشکده بهداشت 1392

هشتمین جلسه تفسیر قرآن جهت اعضاء هیات علمی و کارکنان در روز پنج شنبه مورخ 21/09/92 در آمفی تئاتر علامه فیض کاشانی تشکیل گردید .





شورای امر به معروف و نهی از منکر دانشکده بهداشت



گزارش جلسات تفسیر قرآن



 





گزارش برگزاری هشتمین جلسه تفسیر قرآن در دانشکده بهداشت  1392



 




هشتمین جلسه تفسیر قرآن جهت اعضاء هیات علمی و کارکنان در روز پنج شنبه مورخ 21/09/92ساعت 10 صبح در آمفی تئاتر علامه فیض کاشانی با ادامه  موضوع سبک زندگی واستاد گرانقدر حاج آقای شاه فضل تشکیل گردید .



جلسه با تلاوتی از آیات کلام اله مجید آغاز و گزیده ای از مباحث قبل  توسط یکی از حاضرین در جلسه قرائت گردید و سپس استاد گرانقدربه سوالات پیرامون جلسه قبل پاسخ بدینقرار دادند :



بر اساس سوره یاسین از آیه 49 به بعد  ؛ در روز قیامت سه بار در صور دمیده می شود . در نوبت اول همه افراد از بین می روند در نوبت دوم همه از قبر بیرون می آیند و زنده می شوند و در نوبت سوم همه در نزد پروردگار خود حاضر می شوند .



زمانی که مرگ انسان فرا می رسد برای جدا شدن روح ازبدن  انسان ، سه گروه مشخص شده اند که با یکدیگر رابطه طولی دارند یعنی اول خدا ، بعد عزرائیل، و بعد ملائکه . ولی فرشته اصلی که قبض روح می کند عزرائیل است که به فرمان خدا است وملائکه هم به او کمک می کنند  .



اصل نهم : عدالت و حکمت خداوند چیست و نگاه ما چگونه است  ؟



عده ای از انسانها معتقدند که کارهای خدا حساب و کتاب ندارد برای مثال می گویند چرا عده ای پولدار و عده ای فقیر می شوند . عده ای باهوش و عده ای کند ذهن ؛اینها می گویند اتفاقات دنیا شانسی و اتفاقی است و بر حسب تصادف  می باشد.



طبق آیات قرآن کریم :



 سوره انعام آیه 59 :وکلیدهای غیب نزد خداشت جز خدا ( کسی ) بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را می داند هیچ برگی از درخت نیفتد مگر آنکه از آن آگاه است و هیچ دانه ای در تاریکی های زمین و هیچ ترو خشکی نیست جز آنکه در کتابی مبین و قرآن عظیم مسطور است .



سوره نور آیه 43 :آیا ندیده ای که خدا ابرها را از هر طرف  می راند آنگاه آنها را به هم می پیوندد سپس متراکم می سازد آنگاه باران را بنگری که از میان آن ابر بیرون می آید ؟ ونیز از آسمان از آن کوهها که در آنجاست تگرگ فرو می بارد و به که بخواهد آنرا می زند و هر که بخواهد بازش می دارد . روشنی برقش نزدیک است که روشنی دیده ها را از بین ببرد .



پس طبق آیات قرآن همه چیز از روی حساب و کتاب است هیچ چیز در عالم اتفاق نمی افتد مگر تابع قانون است مثلا" در بحثهای فیزیکی هیچ معلولی بدون علتنیست . مثلا" در بیماریها ؛ علت بیماری را بیان می کنند . در بحثهای معنوی هم همین گونه است. خداوند متعال که این نظام را خلق کرده است هر کسی را در جایگاه خود قرار داده است که تابع اصول و قوانین می باشد و اگر کسی این اصول را کشف کند می تواند به واقعیت  برسد. برای بهتر شدن موضوع برای مثال فردی که رتبه اول کنگورگردیده  است   بر اساس تلاش  وزحمات خود و شرکت در کلاس های کنکور  و غیرو بوده است .لذا خداوند همه چیز را بر اساس حکمت و خلقت آفریده است .



آدم حکیم :کسی است که هر سخن وهر کاری را در جای خودش انجام می دهد .  آیات قرآن هم حکیم است :یعنی هر چیزی سر جای خود آمده است و کسی نتوانسته مثل و مانند آن را بیاورد و یا ایرادی منطقی بر آن بگیرد .



خداوند : خود حکیم است و نظام خلقت نیز حکیمانه  است. پس خدایی که همه چیز را از روی حساب و کتاب آفریده است؛ نمی توان گفت که خوشبختی و بدبختی انسان بر اساس حکمت نیست .و نظام خلقت که با این عظمت طراحی شده است پس سرنوشت انسانها هم نمی تواند شانسی باشد.



این تفاوتهایی که ما می بینیم اینها دست خداوند نیست بلکه این ها بستگی به علم و درایت خود فرد دارد مثلا" فرزندی که کند ذهن ویا ترسو و غیرو می باشد این خلقیات تا حدی متاثر از رفتارهای پدر و مادر می باشد .



 اکنون سوال می شود چرا برای اشتباه پدر و مادر، فرزند باید بسوزد ؟در پاسخ می گوییم عدالت خداوند شامل امکاناتی که به بشر می دهد نمی باشد بلکه عدالت خداوند در محاسبه اعمال بندگان است : یعنی هر کسی با توجه به سواد و امکاناتی که دارد حساب و کتاب می شود . هر که امکانات بیشتر داشته باشد حساب و کتاب آن بیشتر است .



بر همین اساس است که می گوییم ما انسانها نباید بر عملکرد خود فخر کنیم و بواسطه اعمال نیکی که انجام می دهیم خود را برتر از دیگران بدانیم زیرا باید دید این اعمال در پیشگاه خداوند متعال مقبول قرار گرفته یا نه . ضمن این که معلوم نیست امکاناتی که خدا به ما داده است بیشتر است یا امکاناتی که به دیگران داده است . امکانات را هم تنها نباید از بعد مادی و دنیایی نگریست بلکه امکانات معنوی و اخلاقی و فردی نیز باید سنجیده شود .



ادیان مختلف هم در پیشگاه خداوند یکسان نیست. برای مثال فردی که در کاشان که شهر مذهبی  و دارالمومنین است زندگی می کند با فردی که در ترکیه می باشد ، درصد گناه آنان یکسان نیست آنکه در شهر کاشان می باشد گناهش خطرناک تر است ،پس مجازات آن هم بیشتر می باشد . انسان همیشه باید نگران عملکرد خود باشد و اگر خوبی هم  می کند باید ببیند همان خوبی است که مورد قبول حق می باشد یا خیر . ما همواره باید از خود سوال کنیم آیا من به همان خوبی که می توانستم باشم هستم یا نه .خداوند هرگز انسانها را با همدیگر مقایسه نمی کند و هر کسی را با اعمال خودش مقایسه می کند.



وقتی خداوند می گوید تعز من تشاء و تذل من تشاء ، این گونه نیست که خداوند بی حساب کسی را عزت دهد و بی حساب کسی را ذلیل کند بلکه خواسته های خداوند از روی حساب و کتاب است  و با خواسته های ما  فرق می کند .  انسانهایی که مسیر راه خود را پیدا کردند و از ضلالت و گمراهی نجات یافته ودر مسیر هدایت حق قرار گرفته اند حق تعالی هم به او کمک کرده تا هدایت شوند .



خداوند می گوید ما هر کاری بخواهیم می کنیم یعنی اینکه هر فرد با توجه به اتفاقهایی که برای خود رقم می زند. خداوند آنرا برایش قرار می دهد . زیرا وجود  ما از وجود خداوند جدا نیست



سوره انفال آیه 17: ( ای مومنان شما آنان را نکشتیدبلکه خدا کافران را کشت و چون ای رسول تیر به سوی آنان افکندی ، تو نیفکندی بلکه خدا افکند . آری خدا چنین خواست تا کافران را شکست دهد ومومنان را به پیش آمد خوشی بیازماید . خدا شنوای دعای خلق و دانا به مصالح امور عالم است .)



در سوره مبارکه انفال خداوند می فرماید : ای پیامبر آن موقع که شن ها را پرتاب می کردی  این تو نبودی ؛ ما بودیم که این قدرت را به تو دادیم تو این قدرت را خود نداشتی بلکه ما این قدرت را به تو دادیم .پس خداوند هر گاه اراده کند نباشیم ما هم نیستیم .پس وجود ما که وابسته به خداست مانند سخن گفتن ما ؛ پس ای بنده ؛ تو وجودت متعلق به من خداست چرا با دو رکعت نماز خواندن تکبر می کنی .برای مثال : همان منبع برق



سوره انفطارآیه 6 :( ای انسان چه باعث شد که به خدای کریم و بزرگوار خود مغرور گشتی .)



انسانهای الهی که عارف واقعی می شوند می ترسند که خدا نظرش را از او بردارد . مانند حدیث شریف : الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا (خدایا به اندازه یک چشم به هم زدن مرا به خودم وامگذار)



پیامبر (ص ) می فرماید: من هیچ چیز را عمل نمی کنم مگر آنکه خداوند بگوید من، مالک نفع و ضرری نیستم .



 اولیاء الهی : رابطه خود را با خداوند اینگونه می دانند که تمام حرکات خود؛ مال خداوند می باشد .



پس با توجه به آیاتی و احادیث قدرت از خداست و انتخاب از ماست که این برای انسان و جن یکسان است وبر اساس انتخابی که انسان خود می کند خداوند با توجه به آن پاداش می دهد . نظام پاداش خداوند بر اساس عملکرد خود ما می باشد . این عالم ؛ عالم اسباب و مسببات است که به هرچه می رسیم بر اساس اسباب و مسببات می باشد که بخشی از آن دست ماست و بخش دیگر آن دست ما نیست که بخش دیگر آن ممکن است دست دیگران و جامعه و غیرو باشد ولی آنچه خداوند مورد ارزیابی قرار می دهد ؛ همان بخشی است که دست خود فرد می باشد ، و از آن انتظار دارد که این حجت است . مثلا" فردی که دزد می شود اگر نود درصد آنرا خود مقصر نباشد و ده درصد را خود فرد مقصر باشد برای  همین   ده  در صد باید پاسخگو باشد . خداوند متعالی عوامل خارجی را کار ندارد عواملی که دست خود فرد هست رسیدگی می کند . روز قیامت هم همین  جریان است .



برخی اسباب و  مسببات  به عالم غیب بر می گردد .کسی که می خواهد متقی شود باید عالم غیب را بپذیرد .



نتیجه گیری : نتیجه اینکه در بحث سبک زندگی ما باید روی اسباب و مسببات عالم تکیه کنیم و گمان نکنیم اتفاقاتی که در عالم رخ می دهد بی حساب و کتاب است .



 




  • گروه خبری : اخبار دانشکده
  • کد خبر : 9571
کلمات کلیدی

تصاویر

http://healthf.kaums.ac.ir//UploadedFiles/NEWS/quran.gif
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

عبارت خود را درج و جهت جستجو
تنظیمات قالب